دانشآموزان مدارس ما به جاي لذت دوران کودکي و فراگيري مهارتهاي زندگي مجبورند براي گذراندن دوران تحصيلات عمومي و گرفتن مدرک، مسيري طاقتفرسا را آن هم غالبا با بيرغبتي طي کنند. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، فرد شادترين لحظات زندگي خود را در مدرسه ميگذراند و نه تنها با مدرسه احساس بيگانگي نميکند بلکه بخش عمدهاي از زندگي اجتماعي خود را در آنجا تجربه ميکند. اما اشکال در چيست و چه عيبي در نظام آموزشي ما وجود دارد که مدارس را براي بچهها خستهکننده کرده تا از هر فرصتي براي تعطيلکردن و به عبارتي گريزانبودن از درس و مدرسه استقبال كنند. سالهاست که بحث بازنگري در شيوه و نظام آموزشوپرورش، چه از نظر محتواي کتب درسي و چه از نظر ساختار و برنامههاي آموزشي و اداري مطرح است، اما اين تغييرات گوناگون نتوانسته مدرسه را براي دانشآموزان به محيطي جذاب و مفيد و شاد تبديل کند. عواملي وجود دارد که بدون شک مانع ايجاد و نهادينهشدن نشاط و سرخوشي در دانشآموزان ميشوند که ميتوان با شناخت و تعديل آنها اين دغدغه را برطرف كرد.
سنگين و حجيمبودن کتابهاي درسي دانشآموزان در تمام مقاطع که علاوه بر ايجاد خستگي و ددگي دانشآموزان، عملا فرصتي براي آموزش عميق مطالب باقي نميگذارد. محيط خشک و بدون جذبه مدرسه، ساختمان فرسوده و تزئينات و رنگآميزي نامناسب و نورگيرنبودن کلاسهاي مدرسه، تدريس به شيوههاي عموما سنتي، معلممحوري، اام پذيرش بيچونوچراي دانشآموز، عدم تعامل دوجانبه معلم و دانشآموز در فرايند کلاس که موجب بيحوصلگي و خستگي زودرس ميشود. رابطه غيرصميمي و خشک بين معلم و دانشآموز و اام به انجام تکاليف سنگين و بيتوجهي به نظرات و احساسات آنها، مسئله تنبيه بدني در برخي کلاسهاي درس که هرازگاهي اخباري از برخورد خشن معلم با دانشآموزان شنيده ميشود.
نرخ شادي و خنده در مدارس ما بسيار پايين است. ميزان شيوع خنده و توسعه فضاي فرحبخش در آموزشگاهها کم است. يکي از مشکلات هر جامعه غفلت از شادي و نشاط و در نتيجه افزايش بيماريهاي مختلف رواني از قبيل اضطراب و افسردگي است. در گذشته بهنظر ميرسيد که وظيفه آموزشوپرورش توليد عدهاي فارغالتحصيل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند، اما امروزه کارکرد نظامهاي آموزشوپرورش علاوه برکسب مهارتهاي خواندن و نوشتن، کسب مهارت زيستن و حل مسئله و چگونگي رويارويي با چالشهاي هزاره سوم را دربر دارد و سرلوحه تعليم و تربيت در يک جمله خلاصه شده است: شوق زندگيکردن را به دانشآموزان بياموزيم». مدرسه شاد ميتواند شوق زندگي را به دانشآموزان هديه دهد.
براي دستيابي به تحقق آرمانهاي مربوط به شادابسازي مدارس بايد تحولات جدي در نگرش مديران و مسئولان نظام آموزشوپرورش ايجاد كرد. در واقع شادابسازي مدارس را بايد در ابعاد ظاهري و ابعاد معنوي جستوجو کرد. با توجه به اينکه جامعه فردا را فرزندان امروز ما اداره خواهند کرد، اگر خوب تعليم بيابند و تربيت شوند جامعه نيز شاداب و منظم و خوشبخت و سالم خواهد بود. در غير اين صورت، هيچ اميدي نيست. براي اينکه سلامت جسماني و رواني دانشآموزان حفظ شود، بايد سعي کنيم با شناسايي عوامل مؤثر بر شادي، موجبات تقويت عوامل مثبت و تقليل عوامل منفي مؤثر بر شادي را فراهم کنيم.
,دانشآموزان ,مدرسه ,مدارس ,زندگي ,بايد , ,را به ,به دانشآموزان ,و دانشآموز ,معلم و
درباره این سایت